پنج روز پیش که گلاریس یازده ماه و سه روزش بود ساعت سه و نیم بعدازظهر یکباره بلند شد و شروع به راه رفتن کرد من خیلی ذوق کردم می دونستم اگه بابای گلاریس خونه بود اون هم کلی ذوق زده می شد و خدا رو برای این پیشرفت دختر کوچولوش شکر میکرد دلم نیومد این خبر رو بهش ندم و بهش زنگ زدم اما اون وقت نداشت به حرفم گوش کنه این بود که براش اس ام اس زدم و این خبر مهم رو بهش دادم و اون هم زود احساس خوشحالی اش رو با واژه ای جونم انتفال داد ।گلاریس خانم تازگی ها یاد گرفته که موقع خداحافظی دست تکون بده و کلمه خداحافظ رو به زبان نروژی ادا کنه و وقتی پاریس صبح ها کاراش رو میکنه و می خواد بره مهد گلاریس مدام برای پاریس و باباش دست تکون می ده و می گه خداحافظ ।
در حال حاضر گلاریس هشت تا دندون جلو رو به صورت کامل در اورده و بقیه دندون هاش هم نیش زده و همین باعث شده که کلی نااروم باشه چون لثه هاش خیلی می خوارن و مدام من و هر کس دیگه ای رو که بتونه به شدت گاز میگیره نه گاز معمولی ازاون گازهایی که آه از نهاد آدم بلند می شه.
در حال حاضر گلاریس هشت تا دندون جلو رو به صورت کامل در اورده و بقیه دندون هاش هم نیش زده و همین باعث شده که کلی نااروم باشه چون لثه هاش خیلی می خوارن و مدام من و هر کس دیگه ای رو که بتونه به شدت گاز میگیره نه گاز معمولی ازاون گازهایی که آه از نهاد آدم بلند می شه.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر