۱۳۸۷ آذر ۱۲, سه‌شنبه

پاریس از یکی دو هفته پیش یادگرفته که دستش رو دراز کنه و به وسایل و اسباب بازی های دور برش چنگ بندازه و اونارو بگیره اولش اینکار یه کم براش سخت بود یعنی به سختی می تونست دست هاشو که تا الان حالت مشت کرده بود رو باز کنه اما هر چی می گذره راحتتر می تونه اسباب بازی هاشو تو دستش بگیره.پسرم یاد گرفته روزا چند دقیقه ای با دست و پاهاش بازی کنه و خیلی علاقه داره که این حرکت رو آنقدر تکرار کنه تا از نتیجه اون مطمٔن بشه یه وقت هایی هم به طور عجیبی ساکت می شه و وقتی سراغش می رم می بینم که پاهاش رو بالا می یاره و تکون می ده و به پاهاش نگاه می کنه و اینجوری خودشو سرگرم می کنه.پاریس به تلویزیون دیدن هم عادت کرده و می شه با تلویزیون چند دقیقه ای سرش رو گرم کرد و گاهی اوقات هم در حین دیدن تلویزیون صدای خندیدنش به گوش می رسه. آقای پاریس خان به شدت بغلیه و از سر صبح باید تو بغل باشه و باهاش بازی کرد یا راهش برد در غیر این صورت غر می زنه اون اصلا دوست نداره رو شکم بخوابه و از این کار سخت شاکی می شه اما برعکس عاشق اینه که دستشو بگیری تا رو پاهاش وایسه و از وقتی این کارو یاد گرفته کار من سخت تر شده .