۱۳۸۹ بهمن ۲, شنبه

گلاریس خانم هم با پرشدن شش ماهگی اش خوردن غدا رو شروع کرد و اولین غذای که تجربه کرد فرنی برنج بود و بعد چند روز هم فرنی گندم بود تا حالا که هیچ مشکلی نداشته .روزهای اول که غورت دادن بلد نبود فرنی رو کامل بیرون می داد اما الان دیگه دوسه روزی می شه که یادگرفته که بیشتر حجم غذا رو غورت بده البته اگه دهنش رو باز کنه و کمتر دست پاش رو تکون بده که بشه قاشق غذا رو تو دهنش کرد .
گلاریس تا زمانی که کاملا یاد بگیره که غذا رو غورت بده به حالت نیمه خوابیده بهش غذا می دم بعد که یاد گرفت همه غذا رو غورت بده دیگه می زارمش روی صندلی و به حالت نشسته بهش غذا خواهم داد یعنی همون ترتیبی که پاریس غذا خوردن رو شروع کرد اما این حالت نیمه خوابیده یه مضراتی هم داره و اون اینکه بچه مدام وسط غذا خوردن به روی سینه برمی گرده و سینه خیز حرکت می کنه و می ره و من می مونم تک تنها .
دیروز که پاریس شاهد غذا خوردن گلاریس بود و دید که گلاریس دهنش رو باز نمی کنه مثلا برای کمک به من مثل هنگامی که به گلاریس میخواهیم دارو بدیم و دهنش رو با دست هامون باز نگه می داریم با دستهاش به زور دهن گلاریس رو محکم کشیده بود و باز نگه داشته بود و به من گفت مامان بهش بده وای مردم از خنده و با خواهش و حرافی از اینکار منصرفش کردم .
من وقتی می خوام پستونک گلاریس رو بزارم دهنش اگه بیرون از خونه باشم و به آب دسترسی نداشته باشم اول پستونک رو می زارم دهن خودم بعد می زارم دهن گلاریس و پاریس هم به تبعیت از من حتی اگه پستونک رو شسته باشم و یا تو دهن خودم هم کرده باشم و بدم دست پاریس که تو دهن خواهرش بزاره حتما با دهن خودش هم یه بار پستونک گلاریس رو ضدعفونی می کنه و بعد می زاره دهن گلاریس و این مساله پستونک فقط یه مثال بود که زدم یعنی هر کاری که ما در مورد گلاریس انجام می دیم اون هم وظیفه خودش می دونه و اون کارو حتما انجام میده حتی به قیمت گریه انداختن گلاریس ।
از پیشرفت های اخیر پاریس بعد از تولد گلاریس خوردن گه گاه پستونک و به تازگی هم استفاده از روروک است و اخرین مورد هم خوردن سرلاک بعد از شروع غذای کمکی برای گلاریس هست و خلاصه که هر دم از این باغ بری می رسد.